3سفرعشق

 شنبه 18 ارديبهشت

 اذان صبح از مسجد نبوي به گوش ميرسدالبته بعلت خستگي همسفران موفق به اقامه نماز جماعت نشديم ولي خود را بري زيارت از بقيع آماده كرديم قبرستان بقيع از نظر موقعيت درب  به سمت حرم رسول الله باز مي شود با برداشتن كوچه بني هاشم و مسطح كردن آن قبرستان به حرم رسول الله كاملا ديد دارد مردم  جلوي درب قبرستان جمع شده اند هوا هنوز روشن نشده با اينكه زوار زيادي وارد مدينه نشده بودند ولي زوار بقيع زياد بودند زوار قبور اهل بيت مختص به ايرانيان نمي باشد اين با حضور زوار خارجي عيان است در حال زيارت ودر هواي خود بودم كه لحظه اي اتفاقي افتادكه همه حاضرين در بقيع را تكان داد وآن جانباز ويلچلري كه با انداختن خود از ويلچلر برروي قبور چهار امام معصوم بود وهمچون ابر برقبور ميگريست وتمامي حاضرين را به گريه وادار كرد 2 الي 3 دقيقه همين صحنه ادامه داشت مامورين در جاي خود ميخكوب شده بودند روحاني جليل القدري جانباز را از روي قبر امام حسن بلند كرد وبر ويلچر سوار كرد از او پرسيدند اين چه كاري بود كه كردي؟ با بغضي كه گلوي او را  گرفته بود اظهار داشت چند بار براي زيارت به اينجا آمده ولي موفق به زيارت بصورتي كه دلم مي خواهد نشدم اينبار با قدرتي كه اين خاك به من داد اين عمل را انجام دادم وآن تربت كربلا بود  يك ايراني نيز دور از چشم مراقبين بوسه اي برقبر ائمه ميزند و يك خارجي تحت تاثير اين حركت نيز اين عمل را تكرار مي كند چه خوب است با توجه به اينكه حركت ما تاثير گذار است عمل نيك خود را به جهانيان بنمايانيم بعد از زيارت به  سمت حرم نبوي براي خواندن نماز مستحبي رفتم صبحانه در اقامتگاه ميل كردم البته لازم به يادآوري است كاروان دو جانبازان عده كثيري به خاطر  آن چيزي كه سر سفره صبحانه بود سر در نمي آورند آن زيتون است بسيار بزرگ وگوشتي كه براي ما گيلانيان آشناي لذيذي است كه همگان  به ما تعارف مي كنند وما نيز اين پيشنهاد خوب را رد نمي كنيم بعد از مقداري استراحت براي شروع جلسه آموزشي به سالن اجتماعات ميرويم كلاس اخلاق توسط آقاي پرورش اداره مي شود در اولين جلسه معلوم شد كه در اينجا مطالبي  گفته خواهدشد كه براي من تازگي دارد طي چند سالي كه از انقلاب مي گذرد ودرپاي منبر بسياري از حضرات  بودم  در همين جلسه اول براي من جالب توجه بود مطالبي از تاريخ اسلام چگونگي اسلام آوردن افراد خصوصيات اخلاقي دلاوران اسلام، انتظار ائمه از پيروانشان شناخت امام زمان اين مطالبي است كه در طي اين سفر به ما ارائه خواهد شد لازم به يادآوري است كه مردم مسلمان دراين برهه از زمان باید به گذشته دين خود واقف باشند تا با ديد بهتري از ارزشهاي خود دفاع كنند كلاس ديگر آقاي راشد يزدي با لهجه شيرين خود براي ما اعمال حج را تشريح كرد ديگر نزديك نماز بوديم با وضو گرفتن به سوي مسجد نبي حركت كرديم بعداز اقامه نماز به اقامتگاه جهت صرف ناهاررفتيم وبعد از مدتي استراحت وشركت در كلاس آموزشي ، زماني تا اذان مغرب مانده بود با دوستم به بازار رفتيم احساس مي كنم مارا تعقيب ميكنندكه همسفرم گفت آري ما در مدينه كه نه در طول سفر در هر جا از اين مملكت مراقب داريم بهر حال به هتل برميگرديم .

يكشنبه 19 ارديبهشت

 امروز موفق شدم نمازصبح را در مسجد نبي اقامه كنم آنگاه براي زيارت اهل قبور بقيع چهار امام وديگر وابستگان رسول گرامي به قبرستان بقيع رفتم براي شركت در كلاس به هتل برگشته صبحانه خورده و بعد از اتمام كلاس و استراحت نماز را در هتل خواندم و انگاه بعداز ظهر در كلاس شركت كردم امروز غروب داخل مسجددر صف جماعت به دو پاكستاني كه در حال صبحت به زبان فرانسه بودند نظرم جلب شد بااينان هم صبحت شدم هر دو اينان استاد دانشگاه پاكستان هستند واز مليتم پرسيدند كه گفتم ايراني هستم و جانباز جنگ تحميلي كه مقداري با احتياط با من صبحت مي كردند من فكر مي كنم اينان به زعم اينكه من نظامي هستم  هم صبحت بودن با من را محتاطانه كردند بعد از اتمام نماز براي اعمال مستحبي در مسجد نبي توقف كرديم واز معنويات به جا مانده از دوران صدر اسلام بهره گرفتم وطبق برنامه براي ختم قران به خواندن قران مشغول شديم سپس براي استراحت و صرف شام به اتفاق كاروان به اقامتگاه برگشتیم شام لذيذي مهيا كرده بودند خدمه هاي كاروان بسيار خوشرو وخوش خدمت بودند سفره در طول سالن انداخته و غذا  به همراه سالاد و ماست ونوشابه چيده شده بود بعد از تناول غذا به اتاق رفتم استراحتي كرده وحمام كرده انگاه به سالن كوچكي كه در اختيار كاروان بود براي ياداشت روزانه  رفتم بعد از مدت كوتاهي كه نوشتم خوابم برد در عالم خواب جليل القدري را مشاهده كردم كه نشناختم واحساس كردم كنارم ايستاده است  كه سراسيمه از خواب بلند شدم ديدم يك نفر فقط در سالن نشسته ودر حال نوشتن است  بعد از نوشتن اين مطالب به اتاق خود رفته و خوابيدم.